نیمه شعبان
هر سال تو کوچه قبلی که بودیم،نیمه شعبان مراسم میگرفتیم.سال ۸۶ که ما از اون کوچه رفتیم ولی بازم من هرسال میرفتم کارهای مراسم رو میکردیم.پایه ثابت و اصل کاری همیشه من و میثم بودیم که ۵ سال از من بزرگتره
جوووون های کوچمون که قبلا باهاشون بازی میکردیم یا کلا پایه بودن،۱۲ تان همیشه ولی موقع کارهای نیمه شعبان باید منتشون رو بکشی تا بیان...یعنی واقعا میخوان منت بذارن...حالا من تاوقتی تو اون کوچه بودم،میگفتم گور باباشون،کوچه خودمونه...ولی الان ۸ ساله ما رفتیم ولی من همیشه میرم و از همشون پایه ثابت تر م
هیچ وقت بانی نداشتیم و پول میذاشتیم رو هم وسایل رو میگرفتیم.پیارسال تو پول دادن یکمی اذیت کردن من و میثم خیلی ناراحت شدیم ،که انگار میخوان پول زور بدن یا دارن به ما کمک میکنن!پارسال هیچی بهشون نگفتیم در مورد خرج ها،میثم که عقد کرده بود یکمی نمیرسید بیاد کمک،بیشتر وسایل رو خودم گرفتم ولی به بچه ها هیچی نگفتیم آخرش هرکدوم یه مبلغی رو دادن...که خداوکیلی بحث هزینه هاش برام مهم نیست.فقط اینکه موقع کار کردن باید منتشون رو بکشیم یکمی زورمیگه.یه بار یکیشون نگفت مهدی بذار من برم بالا دیوار! اونا تعارف رو بزنن،بازم من خودم میرم بالا ولی آخه...
خلاصه کارهای پارسالشون که حتی وقتی میخواستم برم یخ بگیرم تا لحظه آخر پاسکاری میکردن...باعث شده که من امسال پیش قدمی نکنم...که احتمال خیلی زیاد امسال مراسم نگیرن چون امروز ۱۲ شعبانه و هنوز حتی چراغ هارو هم نزدن که قطعا اگه بخوان کاری کنن میثم اول زنگ میزنه به من که بیا چراغ هارو وصل کنیم...
خب من یکمی برام مهم بود که مراسم رو هرسال بگیریم و وقفه نیوفته ولی وقتی همشون زدن به بیخیالی،به قول شاعر...ما تحت لقشون!
انقدر اعصابم از دستشون خورده که احتمال داره اگه زنگ بزنن هم بپیچونمشون!
+ازین تیربرق تا اون تیر برق ۴ تا کابل رفته...یا ۵تا نمیدونم...ما سیم برق چراغ هارو با یه سیم مفتولی قلاب میکنیم به همین کابل ها.اولی از بالا فاز ه و آخری نول. یعنی اگه سیم رو کابل پایینی بندازین و اون سر سیم دستتون باشه هیچ اتفاقی نمیوفته ولی اگه سیم رو کابل بالایی بندازید و اون سر سیم دستتون باشه برق میگیره...پیارسال اخرشب رفتم بالا سیم هارو در بیارم(با یه چوب که سر ش میخ میذاریم) اشتباهی اول کابل پایینی رو در اوردم،از میخ جداشد اومد سمت م.. :) قشنگ سکته کردم...تا یه وجبی دماغم اومدو برگشت
